خاطرات روزانه من

ساخت وبلاگ
خانمهای شیرازی عزیز کمک

 

شوشو خان که توی رژیم هستن سفارش اش سبزی شیرازی دادن من تا حالا نخوردم ولی خودش وقتی دربارش حرف میزنه غش میکنه 

تو نت سرچ کردم ولی دوست داشتم دوستان شیرازی فوت و فن خوشمزه شدنشو کامل بهم بگن ممنونم 

 

 

اینو از نت سرچ کردم 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

دیروز رفتم اداره بوق و کارم تموم نشد و بقیش موند برای امروز   داشتم میرفتم دنبال فندوق که گوشیم زنگ خورد و دیدم پری جون عزیزمه  چرا بمن میخندین الان گوشی رو برداشتمو و شروع کرد به غر زدن که اخه مردم ع خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

رفتم خونه فندوق با باباش رفته بودن خونه خیلیییی خسته بودم بسکه دیروز فک زده بودم نهار خوردم و فندوق خوابش میومد خوابید منم بیهوش شدم شوشو دستور اشو دید گفت خیلی دنگ و فنگ داره بیخیال شو و یکم اش رشته خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

دیروز حال داغون رفتم اداره بوق و بعدم اسنپ گرفتم رفتم دنبال فندوق و رفتیم خونه اسباب بازیهای فندوقو ریختم وسط حال و گوشیمم دادم بهش که هر کاری دوست داره بکنه فقط من یکم استراحت کنم تخم شربتی و عسل ابل خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

دیروز از مهد زنگیدن بچه اسهاله و براش شلوار بیار یه اسنپ گرفتم سر راه موز و سیب هم خریدم و رفتم خونه شلوار برداشتم و بردم مهد و بهشون گفتم این موزو سیبو بهش بدید حتمااااا و برگشتم سر کارم چند باری زنگ خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

امروز عالیم کلی استراحت کردم با فندوق هم کلی  رقصیدیم

صبح ماسک شیر با ارد برنج یکمم ابلیمو قاطی کردم زدم صورتم امتحان کنید عالیه 

کلی با دوستام گپ زدم تو نت 

و یک خبر خوب دیگه اینکه شوشو دکترا قبول شده 

 

خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

پنج شنبه خیلیییی خسته بودم رفتم دنبال فندوق و شوشو اومد در مهد دنبالمون و رفتیم خونه نهار خوردیم ولی من کاملا خسته بودم سعی میکردم بروی خودم نیارم ولی نمیشد دنبال شماره پرونده شوشو بودم برای دیدن نتیج خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

شنبه شوشو زود اومده بود رفته بود دنبال فندوق زنگیدم ببینم کجاست جلو مهد بود گفتم بمونن همونجا من برم شهریه مهدشو بدم با هم برگردیم خونه شوشو هم از صبح معدش خیلی اذیتش کرده بود تا رسیدیم بهش عرق نعناع خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

دیروز همچی عالی بود گاهی فندوق اینقدر خوب و اقا و مهربون و بی اذیت میشه دلم میخواد قورتش بدم کلی با خودش بازی میکرد و برنامه اودد (کودک) ننا (نگاه) کرد و غذاشو خورد و ادا و اصول دراورد و اجازه داد باب خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44

دیروز عصری فندوق خیلی اذیت میکرد شوشو پیشنهاد داد با هم بریم نون بخریم و برگردیم حال و هواش عوض بشه از زمانی که خواست حاضر بشه و بریم بیرون یکریززززز گفت بریم خونه مامان جون و ما هم بهش گوش ندادیم یکم خاطرات روزانه من ...
ما را در سایت خاطرات روزانه من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateraha95b بازدید : 93 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:44